leee

هر آن چیزی که صید می کنم

leee

هر آن چیزی که صید می کنم

فراموشی

مدتیست که بعضی چیزها را جائی یا حرفی یا قراری ندیده و نگفته و نرفته فراموش می کنم . فراموش کرده در کوچه ای پس کوچه ای جای غریبی می ترسم روحم اینجا و خودم آن دور تر ها به راهم ادامه بدهم...