-
نمایش فیلم- جلسه نقد و بررسی- کارگاه عکاسی
1388/07/02 15:18
به همت دوست خوبم محمود شهبازی بر گزار می شود : درج این مطلب و استفاده از تصاویر مربوطه برای عموم آزاد و نشر آن باعث خوشحالی می شود....
-
***
1388/06/28 15:37
گاهی دلم برای سینما تنگ می شود
-
21 شهریور - روز سینما
1388/06/21 01:01
خاطره خوبی بود ، بعد از مدتی تمام دست اندر کاران سینما را یکجا دیدیم... 1- عمادالدین عمادی 2 - محمد علی قویدل 3- ابراهیم پشتکوهی 4- رهبر امامدادی 5 - مهدی بهرامی 6 - فرهاد فرزاد امیر ابراهیمی 7- امیر مینابیان 8 - علی عسکری 9 - مهراب بهرامی 10 - ایمان رحیمی 11- فرشید ایرانپرست 12 - محسن رئیسی 13- حامد بردبار 14-روح اله...
-
فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحق عطار کدکنی نیشابوری
1388/06/10 19:27
این پیرمرد رو در یکی از پیاده روهای یزد دیدم. یاد داستان عطار نیشابوری افتادم. « گویند سبب توبه وی آن بود که روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود ، درویشی آنجا رسید و چندبار- شیءالله – گفت. وی به درویش نپرداخت. درویش گفت ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت چنانکه تو خواهی مرد! درویش گفت تو همچون من می توانی مرد؟ عطار...
-
من چشمان هرزه ام را از لا به لای خرابه های این شهر پیدا کرده ام
1388/06/08 01:54
از ماهِ خدا تنها غذا نخوردنش را بلدم ولا غیر.../ از زندگی کردن تنها خوردن و خوابیدنش را بلدم ولا غیر.../ از دوستی تنها توقعش را بلدم ولا غیر.../ از رسم و رسوم تنها شکستنش را بلدم ولا غیر.../ از اشتباه تنها تکرارش را بلدم ولا غیر.../ از مرگ تنها ترسیدنش را بلدم ولا غیر .../ در این دنیای بزرگ تنها خودم را می بینم ، ذهنم...
-
ذهن ها به سمت دیگری برود
1388/05/28 13:22
این پست تنها برای رد گم کنی است و هیچ ارزش دیگری ندارد
-
کابوس
1388/05/17 13:23
* باید تا مدتی کابوس استادی رو که توی کلاس فیلم آرنولد پخش می کنه رو تحمل کنیم (و پر از غلط های ریز و درشت فارسی و انگلیسی که تو صحبت کردنشه ) . * کابوس دکتر * کابوس مسئولین دانشگاه که این استاد هم فامیلشونه... (چون نمی خوام اسم بیارم بهتره بگم استاد اگر چه واژه استاد هم بیش از حد بزرگه ) * تو یکی از میدون های یزد یک...
-
این نوشته عنوان ندارد....
1388/05/10 14:13
مدتی است به چیزهای تکراری فکر می کنم... به این تلخی حقیقت... به این حقیقت که من یک خط در میانم... و تو خط به خط و مثل این خطهای لعنتی دفتر که هیچ کدامشان کج نیستند...
-
بدون عنوان
1388/04/20 19:16
گرگها خوب بدانند در این ایل غریب گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز آب اگر نیست نترسید که در قافله مان دل دریایی و چشمان تری هست هنوز... در پیامی که آمد نوشته شده بود از دکتر زهرا رهنورد
-
سناریو کمتر از یک دقیقه و شاید هم بیشتر...
1388/04/16 20:12
روز- خارجی- حیاط خانه زری خانم اقدس خانم و زری خانم توی حیاط روی نیمچه فرشی کهنه نشسته اند و مشغول پاک کردن سبزی هستند. چادرهایشان به دور کمرشان بسته شده است. اقدس خانم : دیدی چه طور روسیاه شدند؟ زری خانم : آره . البته آقای ما هم بی تاثیر نبود. اقدس خانم : آره خدا خیریش بده. می گم بعدش چی میشه؟ زری خانم : هیچی دمشون...
-
امیدواری یا خیالبافی
1388/04/06 12:54
آدم همیشه امیدواری شاید نباشم اما همیشه هم تا جریانی برام به طور قطع ثابت نشه ذهنم دست از سرش بر نمی داره... همیشه یه چند درصدی برای اتفاقهایی که هیچ کی پیش بینی نمی کنه پیش خودم نگه می دارم... هنوز هم دارم فکر می کنم قراره یه اتفاقی توی این روزا یا چند روز دیگه ... نمی دونم شاید هم این خیالبافی افراطی منه... شاید هم...
-
عکس های تکراری
1388/03/31 18:50
سلام ، با اینکه ممکنه این عکس ها رو این روزها زیاد دیده باشید اما تو این اوضاع دوباره دیدنشون خالی از لطف نیست. این عکس ها رو گذاشتم تا بعضی ها از توی توهم بعضی چیزا بیان بیرون ... (چه کسی شیشه های ماشین مردم را می شکند ؟) آیا غیر از این است که به این افراد گفته باشند که این کار را بکنند ؟ البته نشانه رفتن آن سرباز به...
-
مردم هندوانه ای
1388/03/26 12:00
دیدید آنها که پیراهن سبز به تن کرده بودند تو سرخ از آب در آمدند؟ دیدید آنها که پیراهن بی طرفی به تن کرده بودندچه طور تو زرد از آب در آمدند و چماق به دست به جان مردم افتادند؟ دیدید با ملت چه طور در خیابانها عین گوسفند رفتار می کنند؟ دیدید چه طور هر کسی که کارت عضویت بسیج داشت یا نداشت با چماق گذاشتند سر هر کوچه که جلوی...
-
وقتی همه خوابیم
1388/03/23 10:42
با این وضعیت باید به دو تا چیز شک کرد. ۱. نتیجه انتخابات. یا ۲.شعور و سواد مردم. ۴سال دیگه : *به قول یکی از دوستان : پولدارها پولدار تر شده اند و فقیر ها فقیر تر *رابطه کشورمون با چند تا کشور کوچک آفریقایی وسیع تر شده و پولای مملکتمون رو دو دستی تقدیمشون کردیم * باز یه عالمه روزنامه و مجله دیگه بسته می شه *یک سری...
-
ستاد تبلیغاتی احمدی نژاد در تلویزیون
1388/03/20 11:07
اینکه تلویزیون کاری کنه که محمود احمدی نژاد رای بیاره هیچ دور از تصور نیست. به سر خط اخبار دیروز ظهر در اخبار نیمروزی شبکه یک توجه کنید. ۱. فروش بی سابقه نفت : مصاحبه با وزیر نفت ۲. عرضه سهام سومین بانک دولتی در بورس تهران : مصاحبه با مدیر عامل بانک تجارت و اینکه این قرار داد میلیاردی در شش دقیقه بسته شده است. (مگه...
-
سپاس
1388/03/16 18:36
سپاس از همه دوستان عزیزی که در پست قبلی آمدند و نظر گذاشتند. چند روزی احساس می کنم که باید کمی نباشم.
-
وقتی گرسنه باشم...
1388/03/12 13:13
یکشنبه ظهر از فلکه شاه حسینی ، یه سر بطری آب معدنی رو شوت کردم تاسر کوچه . در همین حال داشتم موسیقی هم گوش می دادم . سر بطری رو تا جلوی در خونه آوردم. جلوی خونه که رسیدم دو نفر موتور سوار جلوی در ایستادند و ساعت را پرسیدند.گوشیم رو در آوردم تا از روی گوشی ساعت رو بگم که یکیشون با یک کارد آشپزخونه به طول ۳۵ الی ۴۳...
-
تلفن کارتی
1388/03/04 18:08
این متن برای عکسی که حسن بردال گرفت و بهروز عباس دشتی گفت در موردش داستان بنویسید ولی اصلا به عکس حسن هیچ ارتباطی نداره ولی خب توش احتمالا یه زن و مرد هستن. - کی بود جواب داد وقتی اون روز تماس گرفتم ؟ جوابی نداد -ها ؟ کی بود اون ؟ باز جوابی نداد در حالی که تا چند دقیقه پیش گرم صحبت بودیم. - نمی گی کی بود ؟ داره...
-
[ بدون عنوان ]
1388/02/30 12:31
روزگار کثیفه و من هنوز فراموشت نکردم خونم مثل روزگار به خودم شک دارم و یادم میره که چقدر چندش آورم توی رفتار من التماسه توی مشتم پر خون توی خونه منم و یه مشت کثافت توی مشتم که بهش شک دارم و روزگار چندش آور که یادم میره که تو این منم فراشت شدم یا منم فراموشت نکردم توی روزگار خونی روزگار پر کثافت التماس چندش آور...
-
اردی بهشت
1388/02/26 13:27
سلام ۱. تبریک : جشنواره اردی بهشت تمام شد و من برای سومین بار در اختتامیه نتونستم حضور داشته باشم. اما خیلی دوست داشتم لحظه اختتامیه پیش بینی خودم رو برای جایزه گرفتن محمود شهبازی و ایمان رضایی بنویسم و جلو جلو بهشون تبریک بگم. من قبل از نمایش تو جشنواره فیلم رو دیدم و به خود عوامل هم گفتم که این فیلم امسال می تونه...
-
از این جور چیزا
1388/02/19 13:08
سلام این عکس رو دیروز توی یزد با گوشیم گرفتم.. . نمی دونم قضیه اش چیه ولی ازش دو تا برداشت ناسیونالیستی کردم... 1. ناسیونالیست این وری : چند جوان خوش ذوق یزدی به خاطر خلیج همیشه فارس و روز خلیج فارس و از این جور چیزا رو این دیوار و چند تا دیوار دیگه ی یزد ، این جمله رو نوشتن. 2. ناسیونالیست اون وری: این شبکه های فارسی...
-
تا سه شنبه
1388/02/12 23:07
میگن کرمان به همه آماده باش دادن گفتن ممکنه یه چیزی شبیه به زلزله بیاد. گفتن همه برن تو پارک شبا بخوابن. می گن قراره یه چیزی امتحان بشه. یاد بم افتادم. می گن اولین هواپیمای امداد برای بمی ها از روسیه اومده بود. اگه اتفاقی دوباره بی افته... شاید اولین هواپیمای امداد باز از روسیه بیاد. امیدوارم به سر کسی نزنه که بخواد...
-
دیروز
1388/01/31 18:25
که توی اتوبوس نشسته بودم و چند ایستگاه مانده بود تا برسم به مقصد. دختر جوانی از اتوبوس پیاده شد. جلو آمد تا بلیط را به دست راننده بدهد. پسر جوانی سوار بر موتور از کنارش ویراژ داد و عبور کرد و نگاهی به چهره دختر انداخت. دوست او هم با موتور دیگری آمد ویراژی بدهد که جلوی دختر به زمین خورد. نتوانست موتور را صاف کند. دختر...
-
آیا به جز جهان سوم جهان دیگری وجود دارد ؟
1388/01/23 13:41
نیمه ها شب است. به احتمال زیاد خیلی ها در خانه هایشیان خواب هستند. احتمالاً مردی مست است... و با زنش دعوای شدیدی کرده. زن ، مرد را تهدید کرده با پلیس تماس می گیرد... مرد حرف زن را باور نمی کند. مرد می رود روی پشت بام همان خانه ای که الان در آنجا مهمانی هستند. چند دقیقه بعد مرد ماشن پلیس را می بیند که وارد کوچه می شود....
-
هیچی
1388/01/15 23:08
-
گاو
1387/12/29 12:53
امید وارم 88 ساله... . . . . . . . هیچی ولش کن عیدتون مبارک.
-
در یکی از همین خیابانها
1387/12/17 18:54
دنیا با مرگ من پایان می پذیرد و پس از آن همه آدمها بیکار و به من می خندند تمام درخت ها بی استفاده و زمین که تمامش را یکجا ندیده ام شاید تو را روزی در یکی از همین خیابان ها ببینم...
-
وصیت نامه کودک پیر
1387/12/10 17:36
امسال از اونجا که باید فیلمی با عنوان (( میلیونر زاغه نشین )) جایزه بهترین فیلم رو در اسکار می گرفت و از آونجا که من به شخصه از برخی فیلمهای دیوید فینچر هالیوودی لذت می برم بعد از دیدن فیلم (( سرگذشت شگفت انگیز بنجامین باتن )) به نکته جالبی برخوردم و دوست داشتم که گذاشتن این مطلب با جایزه گرفتن این فیلم همراه می بود و...
-
...
1387/12/01 10:33
این جای خالی برای تو تنها یک جواب دارد ... او شما هردو هیچکدام و من آن هیچکدامم
-
سوال
1387/11/18 20:04
کمبود چه چیزی توی شهر بندرعباس احساس می شه؟ چی دوست دارید؟ (کمی جدی . خلاصه و مستقیم بگید لطفن)